صلح پایدار
جمعه 6 / 3 / 1396برچسب:, :: 19:15 :: نويسنده : ارادتمند
تفسير جامع، ج2، ص: 71 در كافى ذيل آيه فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ 41 از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود اين آيه نازلشده در باره امت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به تنهائى كه در هر زمانى امامى از اهل بيت ميباشد كه گواه بر امت است و محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در هر زمان گواه است بر ما ائمه. و در بصائر الدرجات سعد بن عبد اللّه از امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده فرمود صاحبان صراط اوصياء و ائمه باشند توقف كنند در صراط، كسى از آنجا عبور نكند جز آنهائيكه امامان را شناخته و معرفت بحق آنان داشته باشند شناسانيده خداوند بائمه دوستدارانشان را و ائمه گواه بر مردم باشند و پيغمبر اكرم گواه بر ائمه است خدا عهد و ميثاق گرفته از مردم بر اطاعت و فرمانبردارى آنها از ائمه و اينست معناى آيه شريفه. و نيز از بريد عجلى روايت كرده گفت از حضرت باقر عليه السّلام معناى آيه أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ 59 را سؤال نمودم جواب فرمود بآيه أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً 51 تا آخر آيه و فرمود مىگويند ائمه ضلال و گمراه كه بطرف جهنم رهبرى و دعوت ميكنند بهترند از آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه مردم را به بهشت هدايت ميكنند و مراد از أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنَ الْمُلْكِ 53 امامت و خلافت است كه خداوند بما عطا فرموده و مائيم كه در مقابل اين عطاى خداوند مورد حسد مردم ميباشيم كه بغير ما بخلايق ديگر چنين عطائى نشده است و معناى فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ 54 آنست كه خداوند پيغمبران و امامان را از آل ابرهيم قرار داده و تعجب است كه مردم امامت را در آل ابرهيم تصديق نموده و اقرار دارند ولى براى آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم انكار مينمايند در صورتى كه آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم همان آل ابرهيم ميباشد. و نيز از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده فرمود ما كسانى هستيم كه مردم بر ما حسد ميبرند و اين دو روايت را عياشى نيز بسند خود نقل نموده است.
تفسير جامع، ج2، ص: 78 و در كتاب سليم بن قيس روايت كرده از امير المؤمنين عليه السّلام خطاب نمود بمعاويه و فرمود بدان رحمت و استغفار نيست بر تو و طلحه و زبير مگر لعنت و عذاب و نيستيد شما از جهت بدعت گذاردن در دين و معصيت و گناه كمتر از آنكسيكه وثوق باو داشته و در صدد خون بهاى او قيام كرده ايد (مراد عثمان است) شما و او بر ما اهل بيت ستم كرديد و مردم را بر ما جرئت داديد خداوند حال شما را در اين آيه بيان ميفرمايد أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ 56 تا آخر آيه را تلاوت نمود و فرمود اى معاويه ما همان مردم هستيم كه حسد ميبرند بر ما اهل بيت و ما اشخاصى هستيم كه خداوند ميفرمايد در باره ما وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيما 54 ً اى معاويه ملك و سلطنت بزرگ ما آنستكه خداوند اطاعت و فرمانبردارى از ما را اطاعت خود و نافرمانى بما را معصيت خود قرار داده اين مردم اقرار دارند باطاعت و فرمانبردارى آل ابراهيم و انكار ميكنند او را در آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و حال آنكه آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم همان آل ابراهيم ميباشند اى معاويه اگر تو و پشينيان تو از اعراب قبيله ربيعه و مضر بما جفع كردند همانا خداوند طايفهاى را بيافريند كه ايمان بما ائمه خواهند داشت و هرگز كافر بما نخواهند بود عياشى بسند خود از داود بن فرقد روايت كرده گفت شنيدم حضرت صادق عليه السّلام تلاوت نمود آيه أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاس 54 َ را اسمعيل فرزند آنحضرت كه در حضورش نشسته بود توجهى باو نمود و فرمود مراد از ملك عظيم اطاعت كردن از ما اهل بيت است كه خداوند بر مردم واجب كرده سپس تلاوت فرمود اينقسمت آيه را وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْه 55 ُ عرض كردم استغفار ميكنم و ندانستم كه مراد آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم هستند و فرمود حضرت بلى بعض از مردم بآل ابراهيم و فرزندان او كه ما ائمه هستيم ايمان آورند و بعضى ديگر رو بگردانند.
تفسير جامع، ج2، ص: 81 روايت كرده در كافى از بريد عجلى گفت از حضرت باقر عليه السّلام آيه إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها 58 را سؤال نمودم؟ فرمود خداوند از اين آيه ما را قصد نموده كه علم و سلاح را امام اول رها كند بدوم و دوم بسوم تا برسد بحجت عصر عليه السّلام امام دوازدهم. آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ گفت از جابر انصارى شنيدم زمانى كه اين آيه نازل شد حضور پيغمبر اكرم عرض كرديم شما شناسانيديد بما خدا و رسولش را كه خودتان ميباشيد اولى الامر كه اطاعت او در مرتبه خدا و رسول قرار گرفته كيست؟ فرمود ايجابر مراد از اولى الامر جانشينان من ميباشند كه اول آنها على بن أبي طالب عليه السّلام است بعد حسن سپس حسين بعد على بن الحسين بعد محمد بن على كه در تورات معروف بباقر است و تو او را درك كنى ايجابر هر وقت خدمتش رسيدى سلام مرا باو برسان بعد از او جعفر صادق بعد موسى بن جعفر و پس از او على بن موسى و بعد از او محمد بن على و بعد از او على بن محمد بعد از او حسن بن على بعد از او هم نام و هم كنيه من حجت خدا در روى زمين فرزند حسن بن على عسكرى آن امامى است كه خدا او را از نظر شيعيان پنهان و غايب ميكند و بدست او مشرق تا مغرب زمين فتح ميشود و خداوند بدست او نام خود را بتمام مردم برساند و خداوند آن امام را غايب نميگرداند مگر براى امتحان نمودن دلها و آزمايش مراتب ايمان آنها جابر گفت عرض كردم ايرسول خدا آيا در زمان غيبت او شيعيان از جنابش انتفاعى ميبرند؟ فرمود آرى بآن خدائى كه جانم بدست قدرت اوست و مرا بسوى خلق فرستاده است شيعيان از نور او روشن ميشوند و از ولايت او منتفع و بهرهمند شوند مانند آنكه مردم از آفتاب منتفع شوند و آفتاب در زير ابر باشد ايجابر اينها از مكنونات و سر خدا بود و از خزائن علم اوست و از غير اهلش اينها را پنهان كن. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |